دلنوشته های مرد تنها
صفحه قبل 1 صفحه بعد
پايان سخن اينکه باورت نخواهم داشت ديگر آخر تو بگو... مگر رويا را هم مي توان باور کرد ؟ .................................................... همیشه از درونم کسی ................................................... استعداد عجیبی در شکستن داری.... .................................................... آرزو می کنم تو هم همتای من شوی تنهای تنها آواره و دو دل کاش مثل من باشی تا مرا بفهمی مثل من باش و مال من ... .................................................... دیگه نیستی حتی تو رویام چرا به یادم نیستی ؟؟؟ چرا ؟؟؟ چرا اینجوری شد ؟؟؟ ..................................................
صفحه قبل 1 صفحه بعد
به نام آنکه بر وجود انسان دمید و به نام آنکه دل را آفرید تا پدیده ای چون عشق را معلول آن کند پس به نام پروردگار عشق و به نام پروردگار هستی سلام به همه دوستان عزیز زندگی سخت نیست ما سختش میکنیم عشق قشنگ نیست ما قشنگش میکنیم دل ما تنگ نیست ما تنگش میکنیم دل هیچکس سنگ نیست ما سنگش میکنیم سعی کن دریابی که مسافری آسمانی هستی و فقط برای لحظه ای کوتاه در این جا به سر می بری، و سپس روانه ی دنیایی دلفریب و بی نظیر می شوی. فکرت را به این زندگی کوتاه و این زمین کوچک محدود نکن. عظمت روحی را که درون توست، به یاد داشته باش.
باز می دارد مرا از تلافی
هرچه دلت می خواهد
بدی کن!
قلب...غرور...پیمان...
استعداد عجیبی در نشستن دارم....
به پای تو...به امید تو...در انتظار تو....
Power By:
LoxBlog.Com |